طلاق تلخ است مثل … نه! تلختر از هر چیزی است که فکرش را بکنی اما گاهی اجتنابناپذیر خواهد بود. در این شرایط باید مراقب کودکان باشیم.
کنار گذاشتن مشکلات ارتباطی بین پدر و مادر به صورت توافقی و با هدف فرزندپروری مشارکتی، میتواند تا حد زیادی در کاهش استرس و تنش موثر باشد. شما میتوانید به منظور آسایش و آرامش فرزندانتان، یک رابطه کاری با همسر سابق خود برقرار کنید و بدین شکل باعث ایجاد آرامش، هماهنگی و پرهیز از تعارضها و اختلافات شوید.
در کنار هم قرار گرفتن خصوصا پس از اختلافات و مشاجرات متعدد، میتواند بسیار فرسوده کننده باشد. بسیار دشوار است که گذشته دردناکی که احتمالا با همسر سابقتان داشته اید را فراموش کنید و خشم و تنفر خود را کنار بگذارید. اما حقیقتی که وجود دارد این است که فرزندپروری مشارکتی یک راه حل ساده نیست بلکه بهترین راه برای تامین نیازهای فرزندان و حفظ روابط صمیمانه با هر دو والد است. شاید خوب باشد که فکر برقراری ارتباط با همسر سابقتان را با این ذهنیت آغاز کنید که این رابطه یک رابطه یک به یک و با هدف رفاه و بهزیستی فرزندتان است. ازدواج شما ممکن است پایان یافته باشد اما خانواده شما خیر. اولین گام برای فرزندپروری مشارکتی بالغ و مسئولانه این است که همواره نیازهای فرزندانتان را پیش روی خود ببینید.
فرزندپروری مشارکتی بهترین انتخاب برای فرزند شما است
در طول فرزند پروری مشارکتی، فرزندان شما باید تشخیص دهند که آنها مهمتر از اختلافاتی هستند که باعث پایان یافتن رابطه شما شده است و این که عشق شما نسبت به آنها با وجود تغییرات پیش آمده، هم چنان جاری است.
فرزندانی که والدین جدا شده ی آنها ارتباط همکارانهای با یکدیگر دارند:
** احساس امنیت میکنند: کودکان زمانی که از عشق هر دو والد مطمئن بشوند، سریعتر و آسانتر با طلاق سازگار میشوند و اعتماد به نفس بهتری کسب میکنند.
** از هماهنگی والدین بهرهمند میشوند: فرزندپروری مشترک شامل قوانین، انضباط و پاداشهای مشابه در هر دو خانه میشود و بنابراین کودکان میدانند که انتظار چه چیزی را داشته باشند و چه چیزی از آنها انتظار میرود.
** حل مسئله را بهتر میآموزند: کودکانی که میبینند والدینشان به مشارکت با یکدیگر ادامه میدهند، با احتمال بیشتری میآموزند که مسائل و مشکلاتشان را به صورت موثر حل کنند.
** یک الگوی مثبت دارند: شما از طریق همکاری با والد دیگر الگوی مناسبی را در ذهن فرزندتان نهادینه میکنید که او میتواند در آینده از آن بهره بگیرد.
نکاتی در مورد فرزندپروری مشارکتی
خشم و تنفر را کنار بگذارید: شاید کار سختی باشد اما کلید فرزندپروری مشارکتی این است که تمرکزتان را روی فرزندتان بگذارید. این بدین معنا است که احساسات شخصی شما (خشم، تنفر یا ضربه خوردن) باید به منظور پرداختن به نیازهای فرزندتان عقب نشینی کنند. اگرچه کنار گذاشتن چنین احساسات قدرتمندی ممکن است دشوارترین بخش یادگیری همکاری با همسر سابقتان باشد اما ضروریترین بخش آن نیز به شمار میرود. فرزندپروری مشارکتی ربطی به احساسات شما نسبت به همسر سابقتان ندارد بلکه درباره شادی، ثبات و بهزیستی آینده فرزندتان است.
جدا کردن احساسات از رفتار: این طبیعی است که شما از تجربه خود لطمه خورده باشید و خشم زیادی را تجربه کنید اما نباید اجازه دهید احساساتتان بر رفتار شما تسلط داشته باشد.
فرزندپروری پر است از تصمیماتی که باید با همسر سابقتان اتخاذ کنید. برای فرزندان شما خوب است که با نظرات و دیدگاههای متفاوت مواجه شوند و بیاموزند که انعطافپذیر باشند. اما آنها هم چنین نیاز دارند که بدانند در هر دو خانه، تحت انتظارات مشترکی زندگی میکنند.
راهکارهای زیر به شما کمک میکند بهتر با احساسات منفی خود کنار بیایید
** در مورد احساسات خود با فرد دیگری صحبت کنید: هرگز با کودک خود درددل نکنید. دوستان یا روانشناس میتوانند در زمانی که نیاز دارید احساسات منفی خود را ابراز کنید، برای شما شنوندههای خوبی باشند.
** تمرکز خود بر فرزندانتان را حفظ کنید: اگر احساس تنفر یا خشم دارید، به خودتان یادآوری کنید که با چه هدفی قرار است با همسر سابق خود همکاری کنید . شادابی و رفاه فرزندتان بزرگترین هدف است. اگر خشم شما بسیار زیاد است شاید نگاه کردن به عکسهای فرزندتان کمک کننده باشد.
**به خودتان آرامش بدهید: رها کردن شانهها و چند نفس عمیق و آرام یا کمیقدم زدن حواس شما را از خشم پرت میکند و میتواند یک تاثیر آرامش بخشی داشته باشد.
**کودکان در میان: ممکن است هیچ گاه احساس تنفر یا خشم خود درباره طلاق را از دست ندهید اما آنچه که میتوانید این است که این احساسات را تشخیص دهید و به خودتان یادآوری کنید که آنها مربوط به شما هستند نه فرزندتان.
** هرگز از فرزندتان به عنوان پیغام بر استفاده نکنید: زمانی که از فرزندتان میخواهید که چیزی را به والد دیگر بگوید، در واقع او را در مرکز اختلاف خود گذاشته اید. هدف این است که کودکتان را خارج از موضوعات ارتباطی خود قرار دهید. بنابراین خودتان به همسر سابقتان تلفن یا ایمیل بزنید.
** اختلافات و دلخوریها را برای خودتان نگه دارید: هرگز چیزهای منفی درباره والد دیگر به کودکتان نگوید و هرگز این احساس را در او ایجاد نکنید که مجبور شود بین شما و والد دیگر یکی را انتخاب کند. فرزند شما حق دارد که با والد دیگرش ارتباط داشته باشد.
تعامل با همسر سابق: ممکن است آرام بودن در زمان برخورد با همسر سابق که در گذشته ضربههای زیادی به شما زده است، غیرممکن به نظر برسد. اما با تمرین تکنیکهای سریع کاهش استرس مثل تنفس عمیق شکمی، شما میتوانید بیاموزید که خود را کنترل کنید.
ارتباط امن، هماهنگ و هدفمند با همسر سابق برای موفقیت در فرزندپروری مشارکتی بسیار ضروری است، حتی اگر به نظرتان کاملا غیرممکن میآید. این ارتباط ابتدا در ذهن شما آغاز میشود. قبل از برخورد با همسر سابقتان از خود بپرسید چگونه حرفهای شما بر کودکتان تاثیر خواهد گذاشت و خودتان را مجاب کنید که ارتباط خوبی داشته باشید. فرزند شما نقطه محوری هر گفتگویی است که بین شما و همسر سابقتان اتفاق میافتد.
**نگاهتان به این رابطه مثل یک رابطه شغلی و تجاری باشد: رابطه با همسرتان را به عنوان رابطه با یک شریک تجاری در نظر بگیرید. در این رابطه تجارت شما، رفاه و بهزیستی فرزندتان است. با همسر سابقتان به گونهای صحبت یا مکاتبه کنید که انگار او یک همکار است. خونسرد باشید و آرام و مقتدر صحبت کنید.
** درخواست کنید: به جای جملات امری و دستوری از جملاتی استفاده کنید که نشان دهنده درخواست تقاضاهاست. مثلا برایت ممکن است که ….
** گوش بدهید: یک تعامل بالغانه با گوش دادن آغاز میشود. حتی اگر با همسر سابقتان مخالف باشید باید به او این اطمینان را بدهید که دیدگاه او را درک میکنید. گوش دادن لزوما به معنای موافق بودن نیست.
** گفتگوها را متمرکز بر فرزندانتان حفظ کنید: اجازه ندهید گفتگوها به سمت ابراز نیازهای شما یا او منحرف شود. این ارتباط تنها باید درباره نیازهای فرزندانتان باشد.
فرزندپروری به عنوان یک تیم: فرزندپروری پر است از تصمیماتی که باید با همسر سابقتان اتخاذ کنید. برای فرزندان شما خوب است که با نظرات و دیدگاههای متفاوت مواجه شوند و بیاموزند که انعطاف پذیر باشند. اما آنها هم چنین نیاز دارند که بدانند در هر دو خانه، تحت انتظارات مشترکی زندگی میکنند.
** قانون ها: قانونها نباید لزوما بین خانههای شما یکسان باشد. اما اگر شما و والد دیگر، خطوط هماهنگی را بنا کنید (مثل انجام تکالیف درسی، رفت و آمدها، و فعالیتهای فوق برنامه)، فرزندتان بین خانه شما و والد دیگرسردرگم نخواهد بود.
**اصول انضباطی: سعی کنید از سیستمهای انضباطی مشابه (جریمه و پاداش) در هر دو خانه استفاده کنید. مثلا محرومیت از دیدن تلویزیون به خاطر حرف زشت زدن.
**برنامهریزی: سعی کنید تا حد امکان، برنامه غذا خوردن، انجام تکالیف و زمان خوابیدن در هر دو خانه مشابه باشد.
منبع: بخش خانواده ایرانی تبیان؛ فرآوری: ندا داوی